30 ماهگی
بسم الله الرحمن الرحیم دوباره بعد از مدتها سروکله مامان تنبل رهام پیدا شده و نمیدونه از کجا شروع کنه به نوشتن خاطرات این همه مدتی که غایب بودیم.واقعا شرمنده ی پسر گلم هستم به خاطر کم کاری در نوشتن وبلاگش و هیچی نمیتونم بگم به جز اینکه معذرت میخوام ازت گلکم. حالا برم سراغ اصل کاری یعنی اتفاقات این 3 ماه.توضیحات بیشتر رو طبق روال قبل کنار عکس ها اضافه میکنم. پسرنازنینم,عمر و نفس من,امروز که برات مینویسم دقیقا 2.5 سالت هست و حسابی مردی شدی برای خودت.یک پسر مودب و مهربون و باهوش و یه ذره لج باز ... که روزهای مامان و باباشو با شیرین زبونیا و شیرین کاریاش البته با چاشنی شیطنت و شلوغ کاری زیاد پر میکنه.سه ماهی میشه که کلا دست از آشپز...
نویسنده :
م.م
11:52