هفته 37 ام
سلام سلام پسرنازم گلم امروز با بابات رفتیم دکتر تا هم صدای قلبتو بشنویم هم بدونیم کی قراره بیای پیشمونپ و اوضاع و احوالت در چه وضعیه. صبح پام سر خورد و از 5-6 تا پله افتادم واسه همون بدجور نگرانت بودم که خدای نکرده اتفاقی برات نیفتاده باشه ولی خانوم دکتر گفت حالت خوبه و جای نگرانی نیست قلبتم مث گنجیشک تن تن میزد و شکر خدا سرحال بودی. عزیز مامانی 22 روز دیگه انشالاه پیشمونی.دکتر واسه 23 خرداد بستری نوشت برام که باید از صبح ساعت 7 برم تا به امید خدا خانوم دکتر بیاد و تو رو بذاره بغلم.وای کی میخواد تا اون روز صبر کنه دیگه تحمل ندارم دلم برات تنگه تنگ شده.خیلی سخته انتظار اما چاره ای نیس.این 2.5 هفته هم بگذره دیگه کنارمونی...
نویسنده :
م.م
19:45