پستونک
چندروز پیش همین طوری داشتم باهات بازی میکردم یه لحظه گفتم ببینم پستونک میخوری یا نه واسه همین یه دونه پستونک کوچولوی سیلیکونی که گرفته بودم رو آوردم و گذاشتم دهنت(البته واسه دهنت خیلی بزرگ بود) اولش نمیگرفتی ولی بعدش قول خوردی و فک کردی میخوام شیر بدم بهت چنان محکم میمکیدی که نگو .دو سه دیقه ای همون طور دهنت نگه داشتی
اما بعدش انگار متوجه شدی که کاسه ای زیر نیم کاسه هست واسه همون یه خنده ای کردی و
انداختیش بیرون
.
بعدشم دیگه هرچی کردم نه اون روز نه روزای دیگه پستونک نخوردی...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی