آخرین اخبار
سلام به همه دوستان وآشنایان عزیزمون . بازم بلاخره بعد از تاخیرزیاد اومدیم.
ماهی که گذشت پر بود از اتفاقات خوب و تازه.که سعی میکنم تاجاییکه یادم بیاد بنویسم.
12 بهمن امسال که روز تولدم بود خیلی بهمون خوش گذشت چون توهم کنارمون بودی رهامم و شیرینی ولذت خاصی به مجلس میدادی.امسال توروبغلم گرفته بودم و
2تایی شمع های کیک روفوت کردیم..
خونواده مامانی هم پیشمون بودن و خلاصه که خیلی روز خوبی بود.انشالاه جشن تولد خودت.13م هم بچه های مدرسه به قول خودشون کلاس دوم لپ تاب تولد گرفته بودن برام.که عکس بادکناشو واسه یادگاری میذارم تو وبلاگ تو اگه اجازه بدی.
14 بهمن هم خاله مینا عمل کرد(عمل سختی هم داشت) ولی خداروشکر الان دیگه حالش خوبه.
15 بهمن خاله مهساوهستی جون بعداز5ماه دوری از یه شهر دیگه اومدن وکلی از دیدن هم خوشحال شدیم.
19 بهمن پدرومادر مامانی رفتن کربلاوهفته بعدشم به سلامتی برگشتن.
22 بهمن هم که یوم الله یوم الله بود شما دقیقا 8 ماهه شدی خخخخخخ
خودتم که هزارماشالاه مردی شدی واسه خودت.چون دیگه اکثر غذاهای بزرگترارو میخوری.از دیوار و ستونا و ... کمک میگیری و بلند میشی وچند قدمی جلومیری.داخل رورئک که میذارم میتونی بدوویی.تازه گیا عاشق رانندگی شدی تا میری بغل بابایی دودستی فرمانو میگیری و میچرخونی.کلی هم ازینکارت ذوق زده میشی.
یه هفته هم میشه که دست زدن رو یادگرفتی وتا آهنگی میشنوی یا کنارت دست میزنیم توهم شروع به دس دسی میکنی .وقتی ام که میخندی دوتا دندون پایینیت قشنگ دیده میشه ومنو دیونه ترم میکنه...چندبارم به خاطر همین شیرین کاریات مجبور شدم گازت بگیرم ... البته یواشکی...
امروز برای اولین بار همراه بابایی رفتی بیرون.گفتمکه یه پا مرد شدی.رفتی مغازه کمک دست بابات.خیلی دلتنگت شدم رهامی... خونه بدون تو خیلی دلگیره مامانی .من راضی ام به خدا. تو همینجا کنارم باش و هرچقد میخوای شلوغی کن نمیدونستم خونه اینقد جهنم میشه برام وقتی صدات نمیپیچه توش.
رهام خوشگل و نازم من هرچی از احساس شیرین و خاصی که به تو و کارای تو دارم بگم بازم نمیتونم همه ی لذذذذذذت لحظات توروداشتن و باهات بودن رو توضیح بدم فقط مامانهایی که نی نی هم سن وسال وبانمکی مثل تو دارن میتونن حس و حال منو بفهمن.
پس از خدا میخوام همه کسایی که در آرزوی بچه دار شدن هستن رو زودتر به این خواسته شیرینشون برسونه(مخصوصا دوستای خوبم در نی نی سایت).آمین
الانم تاشما برگردید پاشم کمی به اوضاع خونه برسم که حسابی ریخت و پاشه.
اخرین عکسا در ادامه مطلب
و اما عکسامون...
آقارهام درحال ذکرتسبیح
درحال رانندگی
یک خواب ناز
رهام با گل تولد مامانش
متکای بابایی خیلی حال میده
رهام در حال مطالعه
عشق نمکدونی
داری سالن انتظار ترمینال رو بررسی میکنی
به چی داری فک میکنی مامان؟؟؟
اااا.مامانی منو دید میزدی؟
این فیگورو وقتی برمیگردی پشت سرتو نگا کنی میگیری.یه دستت کنارته همیشه
بفرما... وایسادم. شما راحت عکستونو بندازید.
اینجام داری باهام دالی بازی میکنی... شیطون
اینم چندتا عکس از هستی خانوم دخترخاله شما
اینم سوغاتی کربلاته