سفر شمال
یه هفته مونده به ماه رمضون با یک فکر و حرکت ضربتی تصمیم به مسافرت شمال گرفتیم و شما آقاپسرنازنازی رو برای اولین بار به سفر شمال بردیم.جای همه دوستان خالی حسااااااااااااااابی بهمون خوش گذشت و شمام پسر خیلی خوبی بودی و جز یکی دوبار اونم به خاطر گرمای شدید هوا اصلا اذیت نکردی . البته بیشتر از همه هم به شما خوش گذشت . کنار دریا که میرفتیم چنان ذوقی میکردی که بیا و ببین وبعده بازی تو آب هم با هزار زحمت میتونستیم بیاریمت بیرون از آب.خلاصه که چندجای دیدنی رو گشتیم و خداروشکربه خوبی و خوشی رفتیم و برگشتیم.تنها جاییکه اصلا خوب نبود در راه برگشت تو شهر اسالم یه استراحتگاه بود اسمشم گلستانه اگه مسیرتون بیفته اصلا به طرفش نریداااا تبلیغ منفی نمیکنم چون واقعا کارشون نادرست و بد بود.از دست پشه و جک و جونور نمیشد 2 دیقه نشست،الکی زده بودن دوش داریم اما دوششون کار نمیکرد و آب گرم هم نداشتن.کلی هم ازمون پول گرفتن نامردا خخخخخخ. آخیش دلم خنک شد غیبتشونو کردم آخه واقعا حرصمون دراومده بود اونجا.
مامان و بابا و عمومهران هنرمندت عکسای هنری جالب و باحالی ازت گرفتن که میذارمشون تو ادامه مطلب.هرجام نیاز به توضیح و توصیف بود کنار عکسا میدم
این یه دونه عکسی که عمومهرانت ازمون گرفته (البته شما بغلم خوابی) علی الحساب داشته باش تا بریم ادامه...
اولین توقفمون شب اونم توشهر سراب بود هوا اونقدسرد بود که مجبور شدیم کاپشن تنت کنیم
آقا رهام داره به دوردستها نگاه میکنه.... خدا میدونه به چی فکر میکنی جیگرم
تاب سواری کنار ساحل خیلی کیف داره . نه مامانی؟؟؟
باباکرم...
باز قصه قدیمیه دوغ و رهام و.... یادتون که هست؟
خستگی مفرط ...ببین دیگه ! گذاشتمت رو صندلی و متوجه نشدی،شماکه با یه جیک بیدار میشی چه خوابی کردی اینجا
پدروپسر چه خلوتی کردن..
عاشق هندونه ای.ببین با چه ولعی هم میخوری...
بااینکه سوژه تکراریه اما حیفم اومد این عکسو نذارم خیلی بانمکی جیگرم...
تو هم خوب بلدی ژست بگیریا مامانی...
ولی خدایی فوتوشاپو حال کردید؟؟؟باباجون تبدیل به شاخ و برگ شده خخخخخخ
منتظر نظرات سازنده تون هستیم...