عکسای 16 و 17 ماهگی
بنام خدا
این پستمون عکس نوشته های دوماه اخیره.نظر یادتون نره.ممنون
عکسای هفته پیش خونه خاله مینا... از ذوقت همش رو درودیوارا بودی
با خرید این صندلی کوچولو دیگه قابلمه ها از دست آقارهام خلاص شدن.ففط موقع آشپزی میری سراغ قابلمه ها ولی اگه بخوام یه چیزی بدم بخوری زود میاری میشینی روصندلیت همچنین موقع بازی یا تی وی نگاه کردن
هروقت میام بهت اناربدم اینکارو میکنی ... همشو ازظرف میریزی بیرون و دوباره یکی یکی برشون میداری ومیخوری
برف بازی و برگ بازی
عااااااشق گربه ای.هرکجا ببینی میدویی سمتش و میخوای باهاش بازی کنی
اینجام توقع داشتی که آقاگربه باهات دست بده
شنیدم وقتی مامانی میره مدرسه وشما پیش مادربزرگ جون میمونی کلی تو کارهای خونه کمکش میکنی باورم نمیشد تا مامان بزرگ سند آورد...ببین این عکس رو خودش ازت گرفته موقع پاک کردن عدسها
به این میگن پا تو کفش بزرگترا کردن... زشته مامان نکن اینکارارو...با اون شکم قلمبههه
طراحی و نقاشی های رهام
اینجا آقا رهام به معنای واقعی سرش تو درس ومشقشه
(منطقه ازاد ارس)اقا همینو بپیچ ببریمش.آقا پسر ما پسندیدن
عکسای جامونده محرم امسال . عکس اول اولین وتنها شبی که رفتیم دسته هاروببینیم
اینجام رفتی شمع روشن کنی
شبیه خوانی روزعاشورا
عاشورای پارسال و امسال.چقد زود بزرگ شدی عزیزم